این هم میگذرد...
((( بی نهایت زیبا و خواندنی)))
مردی با لباس و کفشهای گرانقیمت به دیوار? خیره شده بود و می گریست. نزدیکش شدم و به نقطه ای که خیره شده بود با دقت نگاه کردم، نوشته شده بود : این هم می گذرد علت را پرسیدم گفت: این دست خط من است. چندسال پیش در این نقطه هیزم می فروختم، حال صاحب چندین کارخانه ام. پرسیدم: پس چرا دوباره به اینجا برگشتی؟ گفت: آمدم تا باز بنویسم : این هم می گذرد.
گر به دولت برسی، مست نگردی مردی،
گر به ذلت برسی، پست نگردی مردی
اهل عالم همه بازیچه دست هوسند
، گر تو بازیچه این دست نگردی مردی.
!!!!!!